دوست عزیزم سلام.
در این پست و مقاله آموزشی قصد دارم برای شما هنرجوی عزیزی که در ابتدای مسیر آموزش موسیقی و نوازندگی هستی توضیحاتی راجع به علم سلفژ بدم تا که اطلاعات کاملی راجع به سلفژ، اهمیت آموزش سلفژ برای هر هنرجو و همینطور مسیر آموزش اون داشته باشی و با خیالی راحت و البته با معلومات کافی ادامه بدی و یا آموزشت رو شروع کنی.
فهرست مطالب
سلفژ چیست؟
سلفژ(solfege) به زبان ساده علمِ مطالعه و بررسی اصوات در موسیقی و رابطه اونها باهم هستش و هر موسیقیدانی به این علم نیاز داره و فرقی نمیکنه در چه زمینه ای فعالیت کنه؛ چه آهنگساز باشه و چه نوازنده یا مدرس ساز، خواننده باشه یا رهبر ارکستر و… .
هر موزیسینی برای مسلط شدن و پیشرفت واقعی به این علم احتیاج داره چرا که سلفژ اصل و اساس موسیقی هست و تئوری موسیقی که تمامی اصطلاحات و علائم و تعاریف در موسیقی رو شامل میشه یکی از شاخه های این علم هست.
بخش های مختلف سلفژ
علم سلفژ به چند بخش اصلی تقسیم میشه که با شناخت این اجزا و قسمت ها به راحتی میتونید متوجه بشید که به چه شکل و چه مطالبی رو مطالعه و تمرین کنید:
1.پارلاتی
2.کانتاتی
3. دیکته موسیقی
*نکته مهم و حیاتی اینه که بدونید برای ورود کردن به مباحث سلفژ چه از حیث مطالعه و چه تمرین کردن نیاز مبرم و بسیار شدید و حیاتی به دونستن و مطالعه تئوری موسیقی دارید و بدون اطلاعات اولیه ورود کردن به این علم و درک سلفژ غیرممکن هستش.
به عبارت دیگه در درک این علم هر قسمت نیازمند قسمت دیگه ای هستش، برای درک درست پارلاتی نیاز به تئوری موسیقی دارید و برای درک و اشراف به کانتاتی نیاز به تسلط به پارلاتی دارید و همینطور برای رسیدن به سطح توانمندی در دیکته موسیقی به قسمت های قبلی که نام بردم نیاز دارید.
سلفژ پارلاتی چیست؟
موسیقی دو رکن اصلی داره، صدا و ریتم.
در یک توضیح کلی باید گفت در قلب ریتم زمان وجود داره به این معنا که صداها براساس واحدهای زمانی و اشکال نت ها(گرد،سفید و…) آرایش گرفته و یک ملودی یا قطعه موسیقی ساخته میشه و بررسی و درک ارزش های زمانی صداها و سکوت ها و الگوهای مختلف ریتمیک(میزان نماها) و فاکتورهای اثرگذار بر ریتم مثل ضد ضرب و… به شکلی که به درجه ای از تسلط برسیم که هر قطعه موسیقی رو بتونیم نت خوانی و ریتم خوانی کنیم در واقع در قسمت پارلاتی مشرف شدیم که همونطور که قبلاً گفتم نیاز به درک کامل تئوری موسیقی داره و البته تمرینات ویژه!
به شکل ساده تر باید بگم که پارلاتی متشکل از نت خوانی(خواندن اسم نت ها بر روی حامل) و درک ریتم یا وزن خوانی(با تمام فاکتورهای بوجود آورنده یا اثرگذار بر ریتم) هست.
آموزش سلفژ و نت خوانی
نت خوانی فقط یکی از بخش های پارلاتی هستش و طی آموزش و تمرین نت خوانی شما با اسامی نت ها روی حامل و انواع کلید ها(دُ،سل و فا) آشنا شده و متوجه میشید که نت ها بر روی خطوط حامل و بین خطوط چه اسامی دارن و کلیدها چطور اسامی نت ها رو روی خطوط حامل تغییر میدن؛ یکی از اولین قدم ها بعد از درک تئوری موسیقی برای اشراف بر پارلاتی آموزش و تمرین نت خوانی هستش.
سلفژ کانتاتی چیست؟
در طبقه ای بالاتر از پارلاتی به کانتاتی(cantati) میرسیم که به معنای صداخوانی یا خوندن صداها به معنای نت ها هستش و زمانیکه یک هنرجو به این سطح میرسه یعنی ریتم و مباحث پارلاتی رو به خوبی درک کرده و حالا با کنترل ضرب و حفظ و رعایت ارزش های زمانی شروع به تمرین خواندن صدای نت ها شبیه به خواننده ها میکنه و همین باعث بوجود اومدن یک اشتباه ذهنی در افراد مختلف میشه که آموزش سلفژ به خصوص کانتاتی رو به عنوان آموزش آواز برداشت میکنن که اصلاً به این شکل نیست و در پست و مقاله دیگه ای مفصل راجع به اون صحبت خواهیم کرد.
و اما در مطالعه و تمرین کانتاتی چه اتفاقی میفته؟
هر نت یا صدا فرکانس خاصی داره که ما باید این نت ها و فرکانس ها رو شناخته و به حافظه شنیداریمون بدیم و شبیه به رنگ ها در نهایت به جایی میرسیم که با شنیدن یک صدا میتونیم اسم اون رو بگیم اما این در ابتدای کار اتفاق نمیفته و از حالت های ساده تر استفاده میکنیم؛ در واقع تنالیته و گام شناسی حالتی رو در موسیقی بوجود میاره همونطور که در جلسات پکیج آموزش ویولن توضیح دادم به راحتی آرایش بین نت ها رو که باعث وجود اومدن تنالیته میشه درک میکنیم و میتونیم با تمریناتی خاص وقتی قطعه موسیقی رو داریم نت های اون رو با رعایت و حفظ ریتم و اجرای پیوسته صداها شبیه به یک ساز با صدای خودمون بخونیم که خیلی هم جذابه و به این قسمت از سلفژ هم کانتات یا کانتاتی گفته میشه.
دیکته موسیقی
در این مرحله که یک موزیسین با تمرینات ویژه و البته پشت سر گذاشتن دو قسمت اصلی قبلی بهش میرسه حالا که اشراف بر تمام مباحث پارلاتی و کانتاتی داره و درکی عمیق از مفهوم فواصل و تنالیته ها بدست آورده و همونطور که از اسمش پیداست؛ میتونه یک قطعه موسیقی رو در حالی که داره میشنوه دیکته کرده و نت های اون رو با زمان بندی و تمام جزئیات بنویسه؛ درست مثل زمانی که شنیده های خودمون رو در کلاس درس مدرسه دیکته میکردیم و بر روی کاغذ می آوردیم.
رسیدن به این سطح عالی از سلفژ تمرینات ویژه و عشق و صبوری خاصی نیاز داره که هر هنرمندی علاقمند به رسیدن به این نقطه هستش.
و اما کلام آخر
پس در سلفژ مقدماتی هنرجو ابتدا با تئوری موسیقی بعد با مباحث پارلاتی و کانتاتی آشنا میشه و بعد از تسلط بر تمام این قسمت ها به سراغ دیکته موسیقی میره.
در ساز ویولن هر هنرجویی نیاز شدید به مباحث سلفژ داره؛ جدا از اینکه تمامی نوازنده ها و هنرجوهای دنیای موسیقی نیاز به سلفژ دارن اما ویولن به دلیل بی پرده بودن نوازنده خودش رو مجبور میکنه تا که به تشخیص فرکانس ها در لحظه نواختن کاملاً حساس و مشرف بشه و این یکی از بزرگترین چالش های نوازنده این ساز هستش که با درک سلفژ شما کار خودتون رو بسیار راحت میکنید به شکلی که گوش هاتون و حافظه شنیداریتون در خدمت شما خواهند بود و اجراهای شما در قطعه های مختلف موسیقی به شکل تصادفی و شانسی برای کوک نواختن یا فالشی نخواهد بود.
پس اگر از مسیر درستی حرکت کنیم و قدم های درست رو برداریم ویولن نوازی اصلاً کار سختی نیست چون قدرت های ذهنی ما خیلی بیشتر و بزرگتر از اینهاست!
“موفق باشید”