ریتم خوانی به زبان ساده

ریتم خوانی چیست؟

در یک توضیح ساده باید گفت که ریتم خوانی یا وزن خوانی به خواندن و رعایت کشش و امتداد صداها (شکل نت ها ) بر پایه ضرب و زمان گفته میشه، به عبارت بهتر باید گفت هر شکل نت کشش و امتدادی خاص و تعریف شده داره که اگر به صورت پیوسته بر حسب ضرب و زمان این کشش هارو بخونیم در اینصورت در حال ریتم خوانی کردن هستیم.

پس برای نتیجه گیری میتونیم بگیم که ریتم خوانی متشکل از دو قسمت اصلی هست :

1. خواندن یا ادا کردن کشش و امتداد زمانی هر نت (شکل نت ها مثل گرد، سفید و…)
2. با ضرب و تقسیمات زمان به واحدهای برابر (تمپو یا تندا)

اولویت قرار ندادن هرکدوم از این دو قسمت و یا یکی رو از دیگری مهمتر دونستن کلیت ریتم خوانی رو تحت تاثیر قرار داده و به سمت اشتباه میبره!

اهمیت ریتم خوانی در پارلاتی

اگر که پارلاتی به معنای ریتم خوانی و نت خوانی باشه به سادگی میشه گفت که ریتم خوانی قسمت بزرگی از پارلاتی هستش که هم برای اشراف و تسلط در کلیت پارلاتی بهش نیازمند هستید و هم اینکه با تسلط بر ریتم خوانی در بخش نت خوانی هم کار برای ما راحت تر میشه چون که از قید ریتم خوانی و کشش نت ها رها شدیم و به سطح خوبی رسیدیم و ذهن ما راحت تر به بحث نت خوانی رسیدگی میکنه و همینطور در یک بخش تخصصی تر باید گفت حرکت چشم ما برای آنالیز و خواندن نت ها بهتر و روان تر عمل میکنه و به اصطلاح معروف به حرکت چشم عادت میکنیم.

ضعف در ریتم خوانی چه عواقبی دارد؟

چند نکته مهم درباره عدم تسلط بر ریتم خوانی و یا نادیده گرفتن این بخش مهم برای شما میگم تا که بهش فکر کنید و متوجه بشید که چه میزان در کار شما و رشدتون در این مسیر تاثیر داره.

دشیفر

همه ما علاقمند هستیم تا که اگر یک نت رو برای اولین بار میبینیم بتونیم در یک سطح عالی اون رو سریع بخونیم و همزمان اجرا کنیم این مقوله بسیار جذاب و مهم هستش چون اگر با یک ارکستر هم بخوایم کار کنیم جدا از توانایی ما در نواختن نیاز به سطح قابل قبولی از دشیفر هست و دشیفر نوازی جدا از اینکه لازم داریم تا در سطح خوبی از نوازندگی باشیم که بتونیم هر حالت و نت های مختلف رو با دقت و روان اجرا کنیم اما به تنهایی از پارلاتی میاد، یعنی هر چقدر که من در نت خوانی و ریتم خوانی قوی باشم این امکان رو دارم تا وقتی قطعه ای رو برای بار اول میبینم اون رو از حیث نت خانی وریتن خوانی به سرعت آنالیز و در لحظه حتی بدون ساز بتونم بخونمش (شبیه به حالتی که در ویدئو دیدید).

پس ضعف در ریتم خوانی یعنی ضعف در دشیفر!

تاخیر در نواختن یک قطعه

بارها و بارها در کار با هنرجوها این موضوع رو دیدم که بچه ها در حالی در قسمت هایی از یک ملودی دچار ضعف در اجرای ریتم اون ملودی و قطعه بودن که به لحاظ نوازندگی کاستی برای نواختنش نداشتن بلکه ریتم اون قسمت یا قسمت های خاص رو درک نکرده بودن که بتونن اجراش کنن!

این امر باعث میشه یاد گرفتن و اجرای عالی یک قطعه مدتها به تعویق بیفته.

سردرگمی و دلسردی

یک ملودی از ریتم (به معنای کشش های مختلف صداها و سکوت ها ) و صداهای مختلف بوجود اومده و شما به عنوان یک نوازنده خوب اگر توانایی اجرای دقیق و عالی صداهارو داشته باشید اما در اجرای ریتم قطعه وضعیت خوبی نداشتخ باشید هرگز اون اجرا دلپذیر و گیرا و درست نخواهد بود و شما چنین احساس میکنید که ناتوان هستید اما همه چیز در این مثال به سادگی به قدم های اولیه در پارلاتی برمیگرده!

راهکار برای رشد در ریتم خوانی

بهترین راهکار و بهترین تمرینات اون دسته از تمریناتی هستند که با جمله های کوچک و از سطح بسیار ساده به تدریج به سطح بالاتر و پر چالش تر برسند و همینطور در انجام تمرینات سلفژ شبیه به تمرینات عملی نوازندگی باید از سرعت های بسیار بسیار کم شروع کنید و به سرعت های بالاتر در حالی برسید که واقعا آمادگی کامل رو برای سرعت جدیدتر و بالاتر داشته باشید.

تمرینات پیوسته کلید رشد در ریتم خوانی

به خاطر داشته باشید که مهم نیست روزانه چه میزان تمرین به لحاظ زمان داشته باشید (گرچه تمرین بیشتر همراه با تمرکز شما رو خیلی زود به تسلط در هر زمینه ای میرسونه) اما نکته مهم این هست که روزانه باشن این تمرینات و پیوسته برای مدت زمانی مثلاً سه تا شش ماه یا یک سال حفظ بشن تا که به نتیجه مناسب برسید.

حفظ پیوستگی در انجام تمرینات کلید رشد شماست!

و در آخر

یادگیری سلفژ و رشد در هرکدام از قسمت های اون رو به شکلی نگاه کنید که در حال یادگیری زبان جدیدی هستید و در اینصورت هم پیوستگی بیشتری رو به صورت ناخودآگاه رعایت خواهید کرد و هم اینکه در مسیر این یادگیری صبورتر خواهید شد.

موفق باشید”